بسم الله الرحمن الرحیم 

مشهدی رحیم باغ زردآلویی کنار جاده ترانزیت دارد. روزی به پسرش جعفر که قصد رفتن به سربازی دارد پندی می‌دهد. 

می‌گوید: پسرم، هر ساله در بهار وقتی درختان شکوفه می‌دهند و در تابستان میوه‌شان زرد شده و می‌رسد، رهگذران زیادی خودروی خود را متوقف کرده و با درختان من عکس یادگاری می‌گیرند گاهی دست درازی که به زردالوها ناخنک هم میزنندولی دریغ از مسافری که در پاییز و زمستان بخواهد این درختان را یاد کند، جز پدرت که باغبان آن‌هاست. این درختان تا میوه دارند میوه و سایه و زیبایی انها خریدار دارد وقتی بر و رو را از دست دادند خریدار ندارند اگر مدت بی حاصلی انها طولانی شود از انها بعنوان چوب خشک برای سوزاندن استفاده میکنند  

در زندگی دنیا هم دوستان آدمی چنین‌اند، اکثر

ادامه مطلب

داستان پند اموز

ضرب المثل 123

قصه پند مشهدی رحیم

ضرب المثل 126

ضرب المثل 129

ضرب المثل 132

کتاب خوانی

درختان ,انها ,مشهدی رحیم
مشخصات
آخرین جستجو ها